سجده های سجاد
زين العابدين (ع)ـ اين زيباترين اسير نيايش ـ دوشادوش زبان شهادت ـ زينب ـ از قتل عام قبيله عاشورا باز مي آيد:
كربلا كربلا، در واژه ها، ريخته
و عاشورا عاشورا، به لهجه ي دعا، در آويخته!…
تولّد عاشورا در برابر چشمانش بود كه اتفاق اُفتاد ـ و “ذبح عظيم"، از همان نقطه اي كه او نيز ايستاده بود، جريان يافت.
دردا كه درد نيست!
و گرنه “زبور آل محمّد(ص) ” اين همه، خاك نمي خورد…. اگر “فهميده” بودم صحيفه سجّاديه ـ اين زبان زين العابدين ـ را، مي توانستم فهميد! …
همان كه در زيباترين طرز سعادت، فراگرفتن “نظم شهادت” را، دست به دعا بر مي دارد:
حَمْداً نَسْعَدُ بهِ في السّعَداءِ مِنْ اَوْليائهِ، وَ نَصيرُ بهِ في نَظم الشُهَداءِ بسُيُوفِ اَعْدائهِ! …*
و دلش را، براي خدا، چندان مي گويدكه خاك نيز بشنود.
امّا، پنهان نبايد كرد كه راز و نياز عاشورا ـ قرآن صاعد و زبور آل محمّد (ص) ـ در ميانه ي ما هنوز هم تنهاست…
* صحيفه سجّاديه، دعاي يكُم